یک رنگی

از رستوران بچه مسلمون ها که میومدم داشت نم نم بارون میومد. البته هوا گرم هست و تا دونه های بارون به صورت میخوره خشک میشه. دیگه باهام رفیق شدن. از دور که من رو می بینن دست تکون میدن و لبخند می زنن و من هم جواب میدم. دوستی بدون حتی یک کلمه حرف.

چند روزی هست که لباس یکدست سبز خریدن و خیلی باحال تر شدن. از صبح تا شب در حال کار کردن هستن و خیلی زحمت می کشن. رستورانشون هم  تر و تمیز و مثل دسته گل و همه چی توش برق می زنه. قبلا فکر می کردم 3 تا پسر و 2 تا دختر هستن ولی تازه فهمیدم که پسرها 4 تا هستن و 2 تا 2 تا شبیه همدیگه. دو تا تپل و دو تای دیگه لاغر و همه زبر و زرنگ. یکی شون که مثل جکی چان غذا تلفنی ها رو میگیره از بالای تراس رو به پیاده رو مغازه، میپره رو موتور و برگشتنی هم از همون پایین دوباره جکی چانی می پره بالا. تازگی ها یک DVD پلیر خریدن از این مدل لپ تاپی ها و فیلم می بینن. از موزیک فیلم هایی که می بینن می شه فهمید که مال غرب چین هست و یکمی به گوش آشنا میزنه.

می دونید که مسلمون های چینی رو ایرانی ها مسلمون کردن. سوء تفاهم نشه ها منظورم ایرانی های 800 سال پیش هست. فعلا که یک قرنی میشه که ما کرکره رو دادیم پایین.

سپاه اسلام از غرب تا اندولس اسپانیا رفت و مسلمون های جنوب و غرب اروپا عرب شدند. ولی از شرق زیاد کشورگشایی نکرد و خلفای عباسی هم پادشاهی عرب رو با مامون و معتصم توی خراسان چال کردن. بعد که مغول به ایران حمله کرد و چندین سال حکام مغول بر ایران حکمرانی می کردن با فرهنگ ایرانی اسلامی آشنا شدن و خیلی هاشون مسلمون شدن. جان و مال سرزمین ایران رو غارت می کردن غافل از اینکه ایرانی ها داشتن قلب هاشون رو غارت می کردن.


غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبود        عجب فتادن مرد است در کمند غزال


برای همین هست که خیلی از کلماتی که مسلمون های چین استفاده می کنند فارسی هست. یکی اش همون " نان " .

البته این رو شاید خود چینی ها هم ندونن و همون بهتر که ندونن چون ممکن هست مثل ما دین و مذهب شون به باد بره.

بگذریم

اینترنتم دو سه روزی هست که وصل شده ولی اعتباری بهش نیست و هی قطع و وصل می شه (الان هم اومدم این رو آپ کنم که دیدم قطع شده). آخر ماه هست و کسی هم برای پول آب و برق نیومده و میشه نتیجه گرفت که اینترنت دائمی نیست.

هرچند توی کوران امتحانات فرصت خیلی کمی دارم که مطلب بنویسم. اما خوب دوست دارم که بیام و بنویسم.

این هفته آخرین جلسه موسسه گوته است. خیلی دوره جالبی بود و تا اینجا که خیلی بهم خوش گذشته. خانم جیانگ لو مدرس آلمانی، خیلی صمیمی و خوش برخورد هست. البته جو کلاس هم خیلی صمیمی و یک دست هست. چون معمولا همه چینی ها میان و من. هندی ها فقط جلسه قبلی اومدن و قدیر ادعاش میشد و رفت یک کلاس دیگه و کارلستن هم که خود گوته است.

این کلمه داجیانگ یو رو یادتون هست. دیگه خاطره شده و چینی ها تا این کلمه رو می گن من رو صدا می کنن. توی این کلاس به آلمانی ترجمه ش کردیم " Soya Souse Kaufen" و توی هر دیالوگی بچه ها استفاده می کنن و کلی می خندیم.

خانم هوانگ لین هم با ما سر کلاس میاد و اون هم به صمیمیت جمع اضافه کرده.

جلسه پیش خانم جیانگ لو (مدرس) لیست اسامی رو نگاه می کرد و با خانم هوانگ لین به چینی یک چیزهایی می گفتن که توش چند بار اسم علی رو شنیدم و صبرم سر اومد و گفتم: " Please don’t speak about me in Chinese!"

خندیدن و خانم هوانگ گفت که خانم لو داشت می پرسید که از دانشجو های اینترنشنال کی دیگه امروز حاضر بوده که من گفتم علی و خانم لو گفت: علی که اینترنشنال نیست از خودمونه.

خیلی از این حرفش خوشم اومد و خوشحال شدم از اینکه تونستم توی جمع شون با هاشون یک رنگ بشم و مثل اجداد 8 قرن پیشم توی دل این مردم جا باز کنم.

نظرات 6 + ارسال نظر
پارسا چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:01 ق.ظ

خیلی خوبه که این قدر زود ارتباط برقرار میکنید. راستی رشتتون زبان المانیه؟

سلام. ممنون
توی لینک معرفی توضیح دادم.

کهدویی چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:31 ق.ظ

با سلام
امیوارم از کار ها و درس و امتحانات خسته نباشید. یادداشتهای شما را خواندم. دستتان درد نکند.از طریق تماس با شما پیامی فرستادم. بعد در معرفی دیدم که ممکن است دریافت نکنید . مجددا از این طریق هم فرستادم.
حدود دو ماه است در دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای هستم. ویژگیهایی که در خصوص اینجا نوشته اید درست است بویژه بی همزبانی که جای خود دارد.
خوشحال خواهیم شد که دیداری داشته باشیم.
با آرزوی توفیق
کهدویی ۱۱خرداد۹۰

سلام مجدد دوست عزیز

تمام پیام هاتون رو دریافت کردم.

نظر قبلی تون رو هم همین جا پاسخ دادم.

بازم ممنون و به امید دیدار

ندا چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:00 ق.ظ

سلام علی آقا
خسته نباشید از درس خوندن و امتحانات بخصوص اون امتحان دیروزی که سخت ترین بوده. امیدوارم نمرات خوبی بگیرید
یادتون نره خوب غذا بخورید و به اندازه کافی هم بخوابید
موفق و پیروز باشید

سلام

چه نصایح مادرانه ای ...

چشم قول میدم

ندا چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:17 ب.ظ

پس حالا که مادرانه شد آفرین پسرم!!!!
معلومه اینترنت وصله و علی آقا خشنود، خوشحالم که سرحال می بینمتون.

ع.خ پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:59 ق.ظ http://www.jump.blogsky.com

به هر حال چینیام تلافی کردن پن سال از پهن سکنجبین گرفتن تو ایران ..میدونی که...با این جنساشون...به هر حال:ایش فیرشت نیشت :-)

اندلیش موسن ویر فرشتیهن... ماین فرویند!
اوهن فرشتیهن آربایتت نیشت.

ع.خ شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:14 ق.ظ

فعلا هر چی گفتی خودتی تابعد یه نفر که آلمانی بلده بیارم ببینم چی گفتی

خودت آلمانی نوشتی من هم فکر کردم بلدی.

معنی اش میشه:
آخرش که ما هم باید بفهمیم... دوست من!
با نفهمی کار پیش نمیره.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد